روزی خليفه هارون الرشيد به اتفاق بهلول به حمام رفت.
خليفه از روی شوخی از بهلول سوال نمود اگر من غلام بودم چند ارزش داشتم؟
بهلول جواب داد پنجاه دينار خليفه غضبناک شده گفت:
ديوانه تنها لنگی كه به خود بسته ام پنجاه دينار ارزش دارد.
بهلول جواب داد من هم فقط لنگ را قيمت كردم.و الا خليفه قيمتی ندارد.
:: موضوعات مرتبط:
داستان کوتاه ,
,
:: بازدید از این مطلب : 339
|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6